زبان فارسی درگذرتاریخ،دچار دگرگونی هایی شده و به تبع آن، وزن و قافیه شعر فارسی نیز متحول گردیده است و به تاثر از همین تحول، امروز در شعر کلاسیک و کهن، مواردی رامی بینیم که با معیارهای وزن و قافیه منطبق نیست و در بسیاری از موارد ناهمترازی هایی میان عناصر متقارن وزن و قافیه دیده می شود.
کتاب های وزن و قافیه نیز اغلب بی توجه و یاکم توجه به عوامل تاریخی و دگرگونی های زبانی به تحلیل و تبیین وزن و قافیه شعر پرداخته و کوشیده اندگره آنها را بگشایند.کاربرد چنین شیوه هایی اگرچه در آموزش وزن و قافیه شعر فارسی سودمند است و به طور موقت می تواند پاسخگوی ذهن خوانندگان باشد، ولی ژرف کاوانه نیست و عطش دانش پژوهان را فرونمی نشاند.
نگارنده این مقاله برآن است که برای شناخت علل و عوامل بسیاری از ناهمترازی های وزن و قافیه ، بررسی تاریخی ،ضروری است واین گفتار را به آن اختصاص داده است.