شیوه مولوی در بحث های کلامی

نویسنده

چکیده

علم کلام ‘ یعنی بحث در اصول ادیان ‘ مستدل ساختن آن اصول و دفاع از آنها ‘ تاریخی به بلندی تاریخ پیامبران دارد . این مباحث ‘ از راه آمیغ زبان فارسی با زبان قرآن و اسلام رسمأ در نیمه قرن چهارم و با ترجمه تفسیر طبری ‘ در زبان فارسی جلوه نمودند . تا قرن هفتم که زبان فارسی کاملأ زبانی علمی و ادبی شد و به سبب پیوند با قرآن کریم ‘ جنبه مقدس و روحانیتی خاص یافت .
مولوی که تعلق به این دوره دارد و از سرآمدان متفکرانی است که باقرآن و روایات انسی عجیب داشته ‘ مباحث کلامی را با دلایل نقلی و عقلی فراوان ‘ بیش از همه آثارش در مثنوی ‘ نه به شیوه مشایی ‘ بل با ذوق و ادب و عرفان در هم آمیخته است . او در بیان مسایل کلامی جمود ندارد و آن چه را مطابق اجتهاد و استنباط خود اوست برگزیده ‘ به همین سبب ‘ گاهی سخن او با متکلمان امامیه یا معتزله یا اشعریه یه ویژه ماتریدیه ‘ توارد پیدا میکند و در مجموع ‘ مقام اندیشه و دید او از حد تقلید برگذشته و به منزل گاه تحقیق پیوسته است .

کلیدواژه‌ها