واژه ((تخلص)) یکی از واژگانی است که در ادب فارسی به معانی مختلفی به کار می رود.
در این مقاله کاربرد آن در معنی اسم ‘ یعنی : نام شعری شاعر:مورد توجه می باشد .
مولوی واژه ((خاموش)) را به عنوان تخلص برگزیده است و به دو صورت ((خامش و خمش )) نیز به کار برده است . اما از آثار او به ویژه غزلیات شمی برمی آید که برخلاف حافظ و سعدی که در بیت های پایانی تمامی و یا اکثر غزلها تخلص آورده اند ‘ ایشان در بسیاری غزلها تخلص نیاورده است و به جای واژه ((خاموش )) یا ((خمش و خامش )) ‘ واژه یا ترکیب یا عبارتی که بیان کننده مفهوم آن است ‘ می آورد ‘ مانند : بستن لب و دهان ‘ بس کردن از سخن ‘ رها کردن گفت و ... که در این مقاله از آن به ((تخلص پنهان )) تعبیر شده است .
دهان ببند و ایمن باش در سخن داری که شد کلید خزینه بر ایمن کشدا
(47-61 گ)
بس کنم ‘ گرچه رمز است بیانش نکنم خود بیان را چه کنی ‘ جان بیان می آید
(140-170 گ)