تقدیر وسرنوشت در ادبیات فارسی و تأثیر آن بر فرهنگ مردم ایران

نویسنده

چکیده

اگر برای نمونه یکصد نفر از مردم جامعه را با خاستگاهها، شغلها، تحصیلات
و تعلقات مختلف فرهنگی و اجتماعی انتخاب کنیم و از آنها درباره تقدیر پرسش نماییم، هرکدام پاسخی متفاوت خواهد داد. اما نتیجه همه پاسخهااین است که کارهای خارج از اراده یا برخلاف میل آنها تقدیر خوانده می شود. آیا بیشتر اموری را که به تقدیر نسبت می دهیم، نوعی بهانه تراشی و مسوولیت گریزی نیست؟
نویسنده مقاله، در آغاز تبرکا آمار واژه های گوناگون ماده "قدر" را، در قرآن کریم ارائه نموده و ضمن بیان نمونه آیاتی که حاکی از سلطه تقدیر بر جهان است، متقابلا به بیان آیاتی که بر تلاش و کوشش انسان ارج می نهد، پرداخته است و پس از تعریف لغوی و اصطلاحی تقدیر، به نقش اسباب در انجام امور پرداخته و نشان داده است که بسیاری از امور منتسب به تقدیر، قضا و قدر، روزگار و فلک، به خاطر نداشتن تعریف صحیح از تقدیر، نشناختن روابط حاکم بر جهان و نشناختن یا استفاده ناصحیح از اسباب است. سپس دلایل تداوم تقدیرگرایی و نقش ادبیات در این زمینه مورد بحث قرارگرفته، و در پایان زیانها یا احیانا فواید اعتقاد جزمی به تقدیر را متذکر شده است.

کلیدواژه‌ها