ظرفیتهای ویژه ای در ادبیات عرفانی فارسی می توان یافت که پاسخگوی دلمشغولیهای انسان سرگشته در دنیای پرشتاب امروز و دوران غلبه فناوریها باشد.
از مهمترین جنبه های ادبیات عرفانی فارسی "فرا آگاهی " و اگر به ذهن و زبان مولوی نزدیکتر شویم "خدا آگاهی " است و آن اگاهی ویژه ای است که فقط سالکان حقیقی پس از طی مراحل سلوک در طریق عرفانی و نایل شدن به مقامات ربانی به آن دست می یابند.
رسیدن به این خدا اگاهی که در حقیقت نوعی "شهود عرفانی " است. قسمی "درون آگاهی " است که حاصل پشت سرگذاشتن مراتب سلوک و نیل به "حیرت عرفانی " و تبدیل شدن "من " سالک به "فرامن " یا "من " جدید گسترده و متصل به ملکوت، به شمار می آید.
در این مقاله نخست به مدعای فوق پرداخته سپس جلوه های این آگاهی در مثنوی معنوی و غزلیات شمس کاویده شده است.