بحث بازتاب شاهنامه در متون نظم و نثر ایران کاری بس پردامنه است. شاهنامه حکیم فردوسی، کتاب هویت فرهنگی ما ایرانیان با زبان استوار و سخن دلپذیر آنچنان در ادب فارسی ریشه دوانده که گویی رکن اساسی در تجدید حیات آثار می باشد.
شاهنامه اثر چه داعیه عرفانی بودن ندارد اما در متون مهم عرفانی ما حضوری زنده و پویا دارد. نگاه عرفا همچون شعرا به شاهکار ادبی فردوسی به گونه ای ست که تصور یک لحظه جدایی فرهنگ و سنن ایرانی را از دین و مذهب اسلامی به ذهن راه نمی دهد مولوی در بهره گیری از پهلوانان و اسامی و رسوم شاهنامه جای ویژه ای را در میان عارفان برای خود بدست آورده است. در مثنوی معنوی حضور شخصیتهای اسطوره ای شاهنامه کاملأ هویداست. بعضی از جلوه های اسطوره ای شاهنامه در این مقاله بیان گردیده است.