روایت اصطلاحی فراگیر برای ارجاع به انواع گسترده ای از نوشته ها و گفته هاست اما در تحقیق حاضر روایت در معنای ادبی آن مورد بررسی قرار می گیردکه شامل انواع ادبی چون رمان، رمان کوتاه و داستان کوتاه است. روایت در معنای ادبی آن از دیرباز حوزة تحقیق و پژوهش مکاتب ادبی مختلف به خصوص ساختگر ایی روسی بوده است، اما فرضیه پردازان و منتقدان معاصر نیز روشهای آن را در گرایش های مختلف و گاهأ متضاد خود به کارگرفته اند. در نو شته حاضر با طرح مفهوم "دیدگاه روایی "که عمدتأ از نظریات راجر فالر گرفته شده است، أنواع مختلفی از راویان یک داستان معرفی و ارائه می شوند. راوی یک داستان می تواند درونی باشد یعنی به درون افکار و احساسات شخصیتها نفوذ کند و یا برونی باشد یعنی مثل خواننده داستان فقط ظوإهر و رفتار شخصیتها را ببیند و به افکار و احساسات آنها دسترسی نداشته باشد. این درونی و برونی بودن نیز به بخشهای دیگری قابل تقسیم است. در دیدگاه روایی، به بررسی و نقد دیدگاههای زمانی، مکانی و روانشناختی یک روایت و چگونگی تشخیص آنها پرداخته می شود تا دیدگاه ایدئولوژیکی نویسنده یک داستان تعیین شود.
در هر دیدگاه توانمندی و روشنگری ابزارهای زبانشناختی در نقد آثار ادبی
به تصریرکشیده می شود.