تسلیم و رضا در مثنوی معنوی

نویسنده

چکیده

یکی از موارد مهم درآراء تربیتی مولانا ‘ تسلیم و رضا در برابر امر حق است . نزد سالکان ‘ تسلیم عبارت است از استقبال قضا و تسلیم به مقدرات الهی . مقام تسلیم فوق مرتبه توکل و رضاست . و مرتبه رضا فوق مرتبه توکل است . در توکل‘ سالک در همه امور خود‘ خدا را وکیل خود قرار میدهد. در رضا به هر چه خداوند بخواهد و انجام دهد‘ راضی می شود؛اما در مقام تسلیم ‘ سالک قطع تعلق می کند و دیگر برای وی طبعی باقی نمیماند تا موافق یا مخالف باشد.
مولانا درهمه امور‘شرط اصلی را تسلیم میداند و بس. وی می گوید زمانی که مرد حق‘تسلیم محض حق باشد ‘ جریان عالم نیز با خواست خداوند ‘ بر وفق مراد وی خواهد بود . زیرا که همه هستی ‘ تحت فرمان حق عمل می کند. در حدیث آمده است کسی که از آن خدا و برای وی باشد ‘ خداوند نیز برای او خواهد بود. مولانا در یکی از داستانها از قول انبیا می گوید که ما در درگاه الهی‘ هیچگاه ملول و دلتنگ نیستیم‘تا از سختی و دوری راه در جا بزنیم و ناامید شویم. وقتی معشوق (حق) با ما همیشه حاضر است ‘ نثار جان در برابر رحمتهای او دلیل شکرگزاری ماست . در چنین شرایط روحی و معنوی ‘ دل ما پراز شادی و گلشن های معنوی است و پیری و پژمردگی به وجود ما راه ندارد. دائمأ جوان و با طراوت هستیم ... مولانا معتقد است که با تسلیم و رضا حق بر قلب انسان تجلی می کند. پس چه تربیتی والاتر از این و چه زندگی شیرین تر از این!