ادب پهلوانی در داستان((رستم و اسفندیار))

نویسنده

چکیده

در این مقاله ابتدا خواننده با تعاریف و معانی مختلف واژه ((ادب))در زبان و فرهنگ فارسی آشنا میگردد. ادب به معانی ‘مؤدب بودن‘خوشرفتاری‘فرهنگ و تربیت فکری‘ادبیات‘هنر‘معرفت‘قدرشناسی و ... بکار رفته است .
در این مقاله مجموع رفتار و کردار پهلوانان بخصوص داستان رستم و اسفندیار ((ادب پهلوانی)) نامیده شده است. اینک به برخی از خصایص مذکور اشاره میکنیم:
- احترام پدر و مادر و رفتار محبت آمیز آنان نسبت به فرزندان.
- معرفی کردن خود به دیگران در اولین برخورد.
- دعوت از میهمانان برای شروع غذا.
- صبر در برابر خواسته های نامعقول و غیر عادی بهمن پسر اسفندیار مبنی بردست بسته بردن رستم به نزد پدر و پدر بزرگ.
- سعی در اتمام جریان یا خواسته با مسالمت آمیزی.
- رستم برای اثبات صداقت خود و جلوگیری از جنگ حاضر شد تمام دارائی و گنجینه خود را به گشتاسب پیش کش کند اما او را از تسلیم رستم(به حالت دست بسته)منصرف نشد.
- پیش باز و بدرقه کردن میهمان.
- وفای به عهد.
- تقاضای عفو و بخشش برای تأخیر در دیدار از پادشاه(گشتاسب)
- اقرار به تواناییها و شایستگی های طرفین مقابل با وجودی که حریف و رقیب است.
- خواهش و وصیت به قاتل در مورد تربیت و حمایت فرزند و ...
در این مقاله سعی شده است تواناییها و اشراف و آگاهی فردوسی‘به عنوان شاعری بزرگ بیان شود. ضمناً به برخی زمینه های تربیتی و اخلاقی یا روانشناسی رفتاری در اندیشه های شاعر نیز اشاره شده است.