per
دانشکده ادبیات و علوم انسانی
مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی(منتشر نمی شود)
1996-11-21
3و4
139
13616
شرح أنوار برأنوار
در پرتو
تبیان مجمع بیان و کشف اسرار روح جنان
-
دکتر سید امیر محمودانوار
21959281
1
بحمدالله تعالی مقاله نخستین در شماره1و2 سال75 در شرح خطبه تفسیر انوارالتنزیل و اسرارالتأویل درباره بسم الله و اخبار و احادیث وروایات شیعی وسنی درباره این بزرگترین آیه قرآن کریم گفته آمد و سخنان بزرگان مفسران چون طبری و طوسی و زمخشری و طبرسی وابوالفتوح رازی ومیبدی وقاضی بیضاوی وسیوطی و بحرانی و دیگران رحمهم الله تعالی درباره سندآن بیان گردید.
اکنون در دومین مقاله از سلسله مقالات شرح أنوار بر أنوار به ذکر معانی باء و جایگاه اسم و عقاید مفسران درباره آن با استدلالهایی می پردازیم و شمّه ای از گفتار بزرگ شیعی و سنی و تفاسیر و اشعار ادبی و عرفانی را یاد می کنیم‘تا ان شاءالله کوششی جهت سیر در تفسیر تطبیقی و استدلالی قرآن کریم باشد و راهگشای دانشجویان در پژوهشهای قرآنی و بالی برای پرواز به افقهای بی کران آیات فرقانی ‘ والله الموفق والمعین و علیه التکلاان.
This article is an illustration to the introduction of
Commentary on Anvar-Al-Tanzil Va Asrar-Al-Taavil by Qazi
Beizavi, a great Iranian Commentator and scholar of A,H.
Century.
He was shafiite (member of a sunnite sect founded by Imam Mohammad Shafe’ee) in his jurisprudence religious and he followed the school of eloquence and in his eloguence he was Ashari (member of a sunnite sect founded by Abu Mussa Ashari). He, in his commentatory’ has refuted Jarollah Zamakhshari’s reasoning, the auther of Kashshaf who was Hanafite (follower of a sect of Islam) in his religious and was schismatic in his school. Beizavi also has refuted some commentary ideas of great shiite commentators like Sheikh Tooci and Allameh Tabarci.
I tried to compare the statements of great shiite and sunnite and give my opinion about the accuracy and inaccuracy of them. Since this article is too long I divided it in several articles and this is the second one.
https://jflh.ut.ac.ir/article_13616_823272fc09efdb2092bdae2863f341cb.pdf
-
per
دانشکده ادبیات و علوم انسانی
مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی(منتشر نمی شود)
1996-11-21
3و4
139
13617
وجوه مشترک تعلیم و تربیت
در آثار أوحدی مراغه ای و سعدی
-
دکتر علی اوسط ابراهیمی
95189749
1
در این مقاله شرح حال شیخ رکن الدین یا أوحدالدین مراغی را که در حدود سال670 هجری در مراغه متولد شده و در 738 ه.ق /1377 م در همان شهر درگذشته است می خوانیم و از آثار او ((جام جم)) و دیوان اشعار و مثنوی ده نامه یا((منطق العشاق)) است‘و مثنوی((جام جم)) او یکی از شاهکارهای ارجمند ادب فارسی در اخلاقیات و علوم اجتماعی و عرفان است . و دیدگاه تعلیم و تربیت أوحدی و وجوه مشترک تعلیم و تربیت در آثار سعدی و اوحدی مقایسه شده است. اوحدی‘دادگری را از شرایط مهم شاهی و فرمانروایی و حکومت بی عدالت را ناپایدار میداند و آه دل مظلومان را بر حکمران عادل بی اثر می پندارد و شاه عادل را که با علم دادگری کند سایه پروردگار دانسته که رعیت در پناه او باید آرامش وقرار داشته باشند . اما سعدی در ((بوستان))در((عدل و تدبیر ورای))مطلب را از زبان انوشیروان به هرمز به گونه غیر مستقیم نقل میکند و عدالت را از رعایت حال درویش شروع و پس از آن به نیازمندان و غریبان و رعیت ودیگر طبقات اجتماعی می پردازد. مراغه ای در تکبر و سبک سری شنونده را به نرم رفتاری و دور بودن از صفات لاابالی گری فرامیخواند و میگوید تو چه میدانی که چقدر زندگی خواهی کرد. پس چرا گوش به سخنان ناخلف میدهی؟ و میگوید: ((کمتر شنیده ام که مرد فروتن و نرم رفتار از خوی خویش خسته شود. به نظر مراغه ای زن مستور ((شمع خانه)) و ((زن گستاخ)) آفت زمانه است ‘زن پارسا مرد را سرافراز و زن ناپارسا ‘ مرد را بر زمین می اندازد . اما سعدی ویژگیهای زن خوب و همدم و یار یکدل بودن وی با مرد خویش را نیکوتر بیان میکند.
We read, in the present article, about biography of Sheikh Rokn din or Ohad ‘dedin Maraqi, born in Maraqé in 670 H. and passed away in the same city in 738 L.H./ 1377 A.D. Of his works there are “Jam-é-Jam and poetical works and Masnavi Dahnameh or “Mantegh-Oshshagh”. His Masnavi of Jam-é-Jam, one of the masterpieces of Persian literature in the field of ethics, social sciences and gnosticism. His pedagogical viewpoint and comparison has been made in what Saadi and Ohadi’s works share of pedagogy. Ohadi regards justice as the significant terms of kingdom, marking as unstable the governorship and unjust government and he finds the heartsick of the opperessed inefficacious upon the just ruler, considering the Just king who renders justice. knowingly as the shadow of Allah and the serf in his bosom be calm and relentful. But Saadi in “Boostan” about “Justice, policy, determination” indirectly quotes Anooshirvan to Hormoz , starting the Justice in the observation of dervish, afterwards dealing with the lonely, the serf and the other social strata. Maraqe’ee calls upon the listener from arrogance and insolence to soft behaviour and shun of remissness qualities, saying that you know how long you outlive. Then why on earth do
you give an ear to the wrong crowd’s words? adding that “less I’ve heard that the modest and the soft-behaved become wary of their own temper. To Maraqe’ee , the chaste woman is the candle of house and the reckless woman as the poisance of time, the pious woman sublimates man and the unpious one degrades him. Yet Saadi better expresses the features of a good narrow-hearted Companionate woman but towards her man.
https://jflh.ut.ac.ir/article_13617_0a18cc4179410e5d690f1b2ff73e84cf.pdf
-
per
دانشکده ادبیات و علوم انسانی
مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی(منتشر نمی شود)
1996-11-21
3و4
139
13618
اشتقاق فعل و تصریف آن در فارسی
-
دکتر علی محمد حق شناس
87195383
1
فعل فارسی به عنوان نوعی از انواع کلمه پدیده ای صرفی است و ناگزیر میتواند ساخت درونی داشته باشد‘اعم از ساخت اشتقاقی و ساخت تصریفی. ساخت اشتقاقی فعل در فارسی بسیار محدود است و درآن تنها پنج الگوی ساختاری یافت میشود: الگوهای ساختاری ساده‘پیشوندی‘مرکب‘گروهواژی وناگذر.از این پنج الگو‘دوتای اول که سرشت صرفی دارند نازا هستند و سه تای دوم که سرشت نحوی دارند زایا مانده اند. این است که اشتقاق فعل در فارسی عمدتاً سرشتی نحوی پیدا کرده است و این به بروز انواع دشواری ها در زمینه فعل فارسی انجامیده است.
ساخت تصریفی فعل در فارسی‘بسیار پیچیده است و از الگوهای ساختاری وصفی(یک صیغه)‘جهتی(دوصیغه معلوم ومجهول)‘مصدری(یک صیغه)‘زمانی(سه صیغه گذشته‘حال و آینده)‘وجهی (سه صیغه اخباری‘التزامی و امری)جنبه ای (چهارصیغه ساده یا استمراری‘ناقص یا کامل)شخصی وشماری(شش صیغه مرکب از سه شخص و هریک مفرد یا جمع) صورت بسته است . ازآنجا که این الگوهای ساختاری اساساً با هم عمل میکنند‘ ناگزیر تفکیک آنها از یکدیگر دشوار است؛ خاصه از آن رو که همگی نمود صوری ندارند. این است که توصیف فعل عملاً دشوار از کار درآمده است . رفع این دشواری از طریق توصیف پایگانی آنها میسر است . در چنان توصیفی میتوان به سه لایه اشتقاقی(ریشه‘ستاک و لزوم تعدی)و هفت لایه تصریفی به قرار بالا قائل شد و ساخت فعل را لایه به لایه از اشتقاق تا تصریف دنبال کرد. چنین طرحی بی گمان موجب ساده شدن توصیف فعل واژگانی در فارسی می شود.
Persian verbs as a part of speech and therefore a morphological entity have, as a rule, internal structures both of derivational and inflectional types. The derivational structure of verbs in Persian is very limited with only five structural patterns, namely, simple, complex, compound, phrasal and a special pattern that is conjugated in the .3rd person singular only. Of these, the first two patterns are not productive; and since the remaining three are syntactic in nature, the derivation of verbs in Persian has acquired a syntactic nature. This has no doubt caused certain complications in Modern Persian.
The inflectional structure of verbs in Persian is, on the other hand, extremely complex; comprised of several patterns namely those of participle (one term) voice (two terms) infinitive (one term), tense (three terms: past, present and future) mood (three terms: indicative, subjunctive and imperative) aspect (four terms:
simple/continuous, perfective/ imperfective) and person plus number (six terms: three persons each singular or plural).
Since these patterns function together, at least in principle, it is difficult to describe them particularly as some may remain without exponents. To overcome this difficulty, it is essential to treat them
hierarchically. This approach shows that there are three derivational strata in the derivational structure of Persian verbs and seven inflectional ones. This will, no doubt, make the description of Persian verbs extremely simple.
https://jflh.ut.ac.ir/article_13618_ad6fd83119b6eff3e27930b331122e9a.pdf
-
per
دانشکده ادبیات و علوم انسانی
مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی(منتشر نمی شود)
1996-11-21
3و4
139
13619
نقش مسیحیت در سیاست ایران و بیزانس
((نسطوریت یا مسیحیان ایرانی))
-
احمد حاج بابایی
74389268
1
دیانت حضرت مسیح(ع) در طول تاریخ علما را بخود مشغول داشته بطوریکه دارای فرقه های متعددی شده و تغییرات زیادی در این مذهب بوجود آمده است. انجیل کتاب آسمانی مسیحیان نیز توسط پیروان خاص آن حضرت (حواریون) جمع آوری و تدوین شده است. در قرون اولیه مسیحیت مسئله مورد توجه‘رابطه سیاسی دو قدرت بزرگ یعنی دولت ساسانی و روم شرقی (بیزانس)است.
مسیحیان که همواره مورد شکنجه و آزار یهودیان بودند در سراسر روم شرقی پراکنده شده و تعداد کثیری از آنان نیز به دولت ساسانی پناهنده شدند.
مسیحیان نسطوری بدو قسمت تقسیم شدند:
1. یوسفی ها که در موصل ساکن شده و با کلیسای روم شرقی همکاری داشتند.
2. شمعونی ها‘اهل وان و اوریکه.
اختلاف بین این دو فرقه باعث گردید که شمعونی ها توسط شخصی بنام نسطوریوس اهل جرمانیکه(Grmanicie ) بسوی ایران سرازیر شوند‘و از اختلاف دو دولت ساسانی و روم شرقی استفاده کرده به تبلیغ و اشاعه مسیحیت بپردازند و با مجوزی که از پادشاهان ساسانی دریافت کردند نسبت به احداث کلیسا در برابر کلیسای بیزانس اقدام کنند. این مقاله تأثیرات کلیسای نسطوری را بر روابط سیاسی ایران و روم شرقی بررسی می کند.
In length of history the Jesus Christ faith has engaged the scholars to itself so that various sects and many changes in this religion has formed. Bible, scripture of Christians , was gathered and compiled by special followers (Apostles) of Jesus Christ.
In the first centuries of Christianity the concerned issue was the political relation of two great powers, Sassanian government and Byzantine. Christians who always were under different vexation and turture of jews , scattered to all over the Byzantine and numerous of them were defected to Sassanid government.
Nestorian Christians were divided in two main branches.
1- Josephians , who were resident in Mosel and collaborated with Byzantine church.
2- Simonians , resident in Van and Orikeh (Assyrians - chaldeanians) the dispute between these two sects caused that simonians by Nastorious who was resident of Germanikeh leaved toward Iran. They took advantage from dispute of two side countries. Then proceeded to publication and propagation of christianty with reception of autority from Sassanid kings to
establish their own church against Byzantine church.
This essay considers the effects of Nastorian church on the political relation of Iran and Byzantine.
https://jflh.ut.ac.ir/article_13619_9fa95192bebedf4c2ce3d2551b2b408d.pdf
-
per
دانشکده ادبیات و علوم انسانی
مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی(منتشر نمی شود)
1996-11-21
3و4
139
13620
جهانگردی و سفرنامه نویسی
در اسلام و ایران
-
دکتر علی محمدمؤذنی
42641752
1
از کهن ترین روزگاران‘شناسایی تمام نقاط جهان‘مورد توجه دانشمندان بوده‘ به طوری که بخش مهمی از عمر خود را مصروف این مهم داشته اند و چه بسا عدم امکانات آن روز باعث شده است که جهانگردان جان خود را برسر این کار از دست بدهند. گروهی برآنند که نخستین پیشگامان نهضت اکتشاف جغرافیایی رومیان بوده اند که از میان آنها نامدارانی چون بلیناس یونانی الاصل رومی وطن و بطلیموس یونانی‘منجم وعالم جغرافیا برخاسته اند.
پس از ظهوراسلام به لحاظ تشویقی که دین مبین اسلام در این باره دارد‘دانشمندان بزرگی چون ابومعشربلخی صاحب کتاب ((المدخل فی علم النجوم)) اصطخری نویسنده کتاب (( مسالک و الممالک)) ‘المقدسی سیاح و جغرافی نویس‘ومؤلف کتاب ((احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم)) شریف ادریسی صاحب کتاب((نزهت المشتاق)) به این موضوع مهم همت گماشتند.
ابوریحان بیرونی‘صاحب کتاب مشهور((تحقیق ماللهند)) ناصر خسرو قبادیانی‘نویسنده کتاب((سفرنامه))‘ابن بطوطه‘صاحب((رحلةتحفه النظار و غرایب الامصار)) به سبب اهمیتی که موضوع جهانگردی و سفرنامه نویسی دارد در این راه کمر همت بربسته اند که حاصل این سفرها آثار گرانبهایی است که مورد توجه و مراجعه پژوهشگران است .
در دوره قاجاریه ‘ سفرنامه هایی از قبیل:(( تحفه العالم)) نوشته میرعبدالطیف شوشتری‘((سفرنامه مکه)) اثر سیف الدوله سلطان محمد نوه فتحعلی شاه‘(( مناسک حج)) اثر میرزا محمد حسین فراهانی و... به رشته تحریر درآمده است . رواج سفرنامه نویسی سبب آمد که ناصرالدین شاه قاجار در طول حدود 50 سال سلطنت خود‘ شرح سفرهای خود را به عنوان ((سفرنامة عراق عجم)) گردآورد این سفرنامه‘شرح مسافرت 97 روزه اوست که با اسب و کالسکه انجام گرفته است.
Recognition of different places of the world was importantly considered by scientists from the ancient era and they dedicated a large part of their life span to this important issue and in many cases they have left their lives to his task due to the lack of proper facilities in those days.
Right after the appearance of Islam due to the encourage to this issue many scientist such as: “ABU Maashar Balxi”, “Estaxri”, “ABU reyhan Birooni”, “Nasir Khosrow”, “Ibne Bathoutah ” and.. .have considered to the importance of this issue.
Also in”qajar” dynasty have been written many itineraries in different subjects. The prevalance of itinerary writing led to “Nasir-al-ddin shah”to compile his journies during 50 years of his
ruling as “itinerary of Iraq’ -i-Ajam”.
https://jflh.ut.ac.ir/article_13620_3d1e4b08a4f3a4f057d6135ca5d78982.pdf
-
per
دانشکده ادبیات و علوم انسانی
مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی(منتشر نمی شود)
1996-11-21
3و4
139
13621
طالب آملی و صور خیال در دیوان او
-
دکتر عباس کی منش
16879239
1
سید محمد طالب آملی در حدود سال987 ه . ق درآمل مازندران چشم به جهان گشوده و در حدود سال1036ه . ق در کشمیر وفات یافته است .
طالب یکی از دردمندترین شاعران سبک هندی است که از ایران به سرزمین خیال انگیز شاعرپرور هند پناه برده است .
او در ریاضیات ‘ نجوم حکمت و عرفان دستی قوی داشته یکی از تواناترین شاعران سبک هندی است . چه سخنوری چون صائب تبریزی عظمت مقام او را تصدیق کرده است. طالب با همه مضمون انگیزی و ذوق پردازی از مضامین بلند آیین حافظ الهام گرفته است .
در اشعار طالب سرسپردگی او به یکی از مشایخ عرفای لاهور بنام ((غربتی لاهوری)) به چشم می خورد.
یکی از ویژگیهای شعر طالب آوردن تشبیهات تازه و استعاره های لطیف است با عناصر فرهنگ اسلامی و تصاویر گوناگون زیبایی را که از این راه داده است . ودیگر نفوذ فرهنگ ایرانی و تصویرسازی های دل انگیز او و رنگ ویژه ای را که به هنرمندی به شعرش بخشیده است .
اوصاف طبیعت در شعرش دقیق و زنده است او با رنگ آمیزی خاص در تصاویر قدما صبغة ویژه ای به کلام خود داده است.
Sayyed Mohammad Taleb-e-Amoli was born in Mazandaran (in 987)and deid in keshmir(in 1036).
Taleb was one of the most distressed poets in Indian poetry, and took a refuge in India. He was very skilfui in mathematics, astronomy, wisdom , and philosophy in Indian style.
Saeb-e-Tabrizi who was one of the famous poets had a great deal of respect for Amolies work . Talebe’s insperation came from Hafez and also he was very found of Ghorbati-e Lahooris way of thinking. One of his speciality in his poems was that he could explaine and discribe his poems in a very delicate method and Islamic way of thinking and meaning.
https://jflh.ut.ac.ir/article_13621_85d91e0734f0fc12cc3c92720dc1d4a2.pdf
-
per
دانشکده ادبیات و علوم انسانی
مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی(منتشر نمی شود)
1996-11-21
3و4
139
13622
سید قطب نویسنده معاصر مصر
-
دکتر علی منتظمی
76617882
1
سید قطب به سال 1906 در یکی از روستاهای کشور مصر‘ در یک خانواده مذهبی به دنیا آمد. پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی و متوسطه وارد دانشگاه شد و در رشته زبان عربی به اخذ درجه لیسانس نائل آمد و به کار معلمی مشغول گشت و در ضمن به نویسندگی و کارهای علمی روی آورد. او در سفری که به آمریکا رفت در نوشته هایش از دنیای غرب و سیاست خصمانه آنها انتقاد کرد. تا اینکه مجبور شد از کارهای آموزشی کناره بگیرد و به جماعت اخوان المسلمین پیوست او بخاطر تحقق آرمان اسلامی والهی خود در1954 بازداشت و به زندان محکوم شد. پس از آزادی از زندان مجدداً به جرم فعالیتهای اسلامی دستگیر و از سوی دادگاههای مصر به اعدام محکوم گردید. و برکامة همه اعتراضات در 1966 حکم دادگاه در مورد او اجرا شد.
آثار و نوشته های سید قطب به دو دسته ادبی شامل: نقد و تحلیل‘قصه‘تعلیم و تربیت بالغ بر12 کتاب و آثار دینی و اجتماعی:بالغ بر24 کتاب است .
ازمهمترین آثار او: تفسیر فی ضلال القرآن در7جلد‘اسلام و صلح جهانی‘ویژگیهای اندیشه اسلامی‘آینده در قلمرو اسلام‘عدالت اجتماعی در اسلام‘نقد ادبی دینی را میتوان نام برد که هرکدام چندین بار چاپ و منتشر شده است.
He was born in a village in Egypt in a religious family. After completing his primmary and secondary school, he entered the university and got his M.a. in Arabic language.
Then he strarted to work as a teacher and at the same time started to write book and do scientific reaserches as well. He criticized the U.S. and her hostile policies while he was making a trip there. He was forced to abandan his teachiang activities . Then he joined Community of Muslim Brotherhood (Ikhwan - al - Muslemin) and in 1959 was arrested and condemned to remaind in prison for his uphelding the Islamic and Devine ideals.
After releasing from the prison, he was doing Islamic activities. Egyptian court condemned him to death penalty. Despite the widespread protests against this verdict it was carried out in 1966.
The writings of Sayyed Qutb are divided in two categories critisrsm and qualysis stories and education which amounts to 12 titles.
His social and religious amounts to 24 volumes. There are some of his more important works:
Tafsir (commentary) in the shadow of Quran in 7 volumes.
Islam and world peace.
Characteritics of Islamic thought.
Future in the domain of Islam.
Social justice in Islam , Litrary criticism...all books have been reprinted several times.
https://jflh.ut.ac.ir/article_13622_e1202b7fa71325f2468dc3e046328085.pdf
-